Sent to you by Mehrdad via Google Reader:
انتشار كلیپی با هدف آشكار كردن واقعیت قتل ندا آقاسلطان توسط گروه ناشناس كه در تلویزیون پخش شده، واكنش های مختلفی از سوی اهالی فن و متخصصان این حوزه داشته است.
به گزارش خبرنگار «آینده»، یكی از كارگردانان مستندساز صداوسیما در این باره نظرات جالبی دارد. وی كه پس از دیدن فیلم ناقص و شبهه برانگیز توانسته بود منبع غیرمتخصص و ناشناس آن را پیدا كرده و فیلم اصلی را مشاهده كند، به نتیجه عجیبی رسیده است.
دست خونی ندا كه توهم بطری به كلیپ ساز موبایلی داد
این مستندساز باسابقه صداوسیما می گوید: "در ابتدا فكر می كردم، جوانی در اتاقش نشسته و در مقابل میكروفون هدست خود روی تصاویر صحبت كرده، ولی وقتی بیشتر دقت كردم، هرچه تصاویر جلوتر می رفت، بی شرمی رسانه ای در شاخص یك به اصطلاح مستند و در واقع پرونده تصویری برای توهین و تحقیر به مردم كامل تر می شد".
این مستندساز در ادامه افزود: "مستندسازی اصول مشخصی دارد، شما یا باید روایت كنید یا به تصویر بكشید! مستند محض با مستند گزارشی تفاوت زیادی دارد و هر بیننده عادی تلویزیونی متوجه جنس آن می شود.
جنس مستند محض طوری است كه شاید تا سالها نتوان در مورد كیفیت آن اظهارنظر كرد و كسی كه به مطلق گویی در این زمینه می پردازد به دلیل سطح سواد اندك در این حوزه است.
چنین اتفاقی در كشور ما رخ داده، تصویری كه توسط یكی از همكاران در زمان جنگ از رزمنده ای كه روز خاكریز در حال شلیك آرپی جی گرفته شده، پس از 24 سال مشخص می شود كه منتهی به شهادت رزمنده ایرانی نشده و می توان به تحقیق در مورد آن پرداخت، چون هدف تصویری مستند زنده است.
محل نشستن غیر ارادی ندا و ریخته شدن ناگهانی مقدار زیادی خون پس از اصابت گلوله از جلو
اما این اتفاق كارخانه تولیدی ندارد كه بتوان با توهمات ذهنی و تفكر برگرفته از فیلم های اكشن آن را خلق كرد، همچنین در مورد اتفاقی كه از چشم غیرمتخصص كلیپ ساز موبایلی این اثر دور مانده، جبر موضوعی و شرایط خاص زمان انتخابات و درگیری های شدید روز 30 خرداد در حوالی میدان انقلاب است.
از سوی دیگر یكی از نكات مهمی كه در یك مستند مورد توجه می گیرد، هماهنگی بین كلام نریتور و تصاویر می باشد، بر این اساس سعی می شود نگارش متن مستند گزارشی پس از ضبط روی میز قرار گرفته و برای آن انتخاب تصویر شود، اما در این اثر ابتدا تصاویر یا بهتر بگوییم تصورات و توهمات تصویری كنار هم قرار گرفته و بعد نریشن خوانده شده و دست آخر مجبور شده اند زمان های مكث نریشن را به خاطر كمبود زمان حذف كنند، برای همین جملات در میانه این مستند به دنبال هم و چسبیده به گوش می رسد.
از طرف دیگر، یك مستندساز هیچگاه خودش را در مقام قاضی ظاهر نمی كند، تمام حسن و هنر مستند این است كه شما با تصاویر و بدون كلام مستقیم بتوانید مخاطبان را به خواسته و هدف رسانه ای خود برسانید، ولی گویی دوستان بی تجربه ولی با اعتماد به نفس در این كلیپ موبایلی فقط كم مانده سر مخاطب خود داد و بیداد كنند"!
این مستندساز در ادامه گفت: "گذشته از نكاتی كه جزو بدیهی ترین مبانی مستندسازی در سراسر جهان است، متاسفانه روحیه داغ جوانی و چشم پرهراس ماجراجو نمی تواند منطقی به ماجرا نگاه كند و از چشم خام خود كه شاید تصویر آینه را هم درست تشخیص ندهد، ناگهان فتوا صادر می كند"!
در فیلم های كشته شدن مرحومه ندا آقاسلطان كه به گفته گوینده پرحرارت و احساساتی كه خیلی تلاش می كرد صدای یكی از دوبلورهای مشهور مستند كشورمان را تقلید كند، دو اصل واضح وجود دارد كه در تمامی فیلم های منتشر شده چه از سطح خیابان خسروی و چه تصویری كه از بالای تقاطع برشمرده بعدها منتشر شد، نشان می دهد ندا آقاسلطان مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفته كه قدرت فوق العاده ای داشته است.
به حجم خون روی زمین مقابل ندا دقت كنید
به این دلیل می گویم، گلوله جنگی سلاح قوی كه اگر در فیلم سومی كه از فراز یكی از بام های منازل محل حادثه ضبط شده، افرادی در سر خیابان خسروی و خیابان كارگر شمالی و حضور دارند و پس از صدای شلیك، زوزه معروف گلوله جنگی تصویربرداری كه در تلاش برای به تصویر كشیدن ماموران ابتدای خیابان است، را مجبور به دزدیدن سر و دوربین خود را از سمت روبروی خود می كند.
این واكنش طبیعی نشان می دهد تصویربردار از صدایی كه از روبرو شنیده واكنش نشان داده است، همچنین خروج ناگهانی مقدار زیادی از خون مرحومه در زمان اصابت نیز دلیل دیگری بر قدرت فوق العاده گلوله برشمرده می باشد.
در مورد لحظه به زمین نشستن غیر ارادی ندا آقاسلطان نیز سالها حضور در جبهه ها و دیدن تصاویر رزمندگانی كه مورد اصابت گلوله قرار می گرفتند، فضایی تكراری را دست كم برای من پدید می آورد.
اگر به فیلم ها دقت كنید، ندا پس از اصابت گلوله از روبرو دست چپ خود را به صورت غیرارادی روی قلب و محل اصابت برده است، این لحظه ای است كه كف دست و مچ وی كاملا با خون فواره زده از قلبش دورنگ می شود، تا كلیپ ساز ماجراجو از رنگ تیره خون ریخته شده روی دست، تصور بطری برای پاشیدن خون به روی صورت را القا كند.
اما جالب است كه كلیپ ساز موبایلی به این نكته توجه نكرده كه وقتی ندا به صورت غیرارادی و با كمك استاد موسیقی خود از پشت رها می شود، مقدار زیادی خون روی زمین در مقابل پای او و روی هر دو ساق شلوار ریخته و در فیلم دیگری مقدار زیادی خون از زیر مانتو و از پشت وی قابل مشاهده است.
خون ریخته شده مقابل و روی ساق شلوار ندا كه به چشم كلیپ ساز موبایلی نیامده
اگر ندا با بطری برشمرده كه كلیپ ساز موبایلی با حرارت لحظه ریختن آن را روی صورت به تصویر می كشد و معتقد است حالا وظیفه دست ندا تمام شده، چرا خون فراوان ریخته شده روی زمین و روی پاهای وی قبل از دراز كشیدن كف خیابان را ندیده است؟!
اگر حركت شست مرحومه را در تصاویر بدون كیفیت 3gp موبایل تشخیص داده، چطور لرزش غیرارادی پای راست وی در لحظه جان دادن را نمی بیند و از سوی دیگر متوجه رها شدن اندام پس از آمبولی ریه مرحومه ندا كه در اثر پارگی قلب و ریه و انباشت خون در ریه صورت می پذیرد قابل تامل نیست.
دوستانی كه امروز داعیه دار خیلی از ارزشها شده اند، روزگاری را كه فوران خون از دهان و بینی رزمندگان یا اصابت گلوله جنگی از روبرو را تجربه كردیم، به یاد نمی آورند، بی شك در آن روزها یا در كوچه ها تفنگ بازی می كردند یا در مدرسه فوتبال گل كوچك بازی می كردند.
اما مستندسازی و بیان توهمات جزو حوزه هایی نیست كه بتوان آن را به بهانه جوانگرایی و تزریق روح جوانی نابود كرد، مستند سازی اصولی دارد كه با این بهانه تراشی های خنده دار و بچه بازی های سطح پایین سنخیتی ندارد.
فردی كه سعی در تنفس دهان به دهان دارد و دستش رد خون روی پیشانی را پاك می كند
فرض محال كه این اتفاق افتاده آیا سناریو خنده داری كه نریتور كلیپ ساز با نزدیك كردن دهان خود به میكرفون قصد ترسناك كردن آن را دارد محلی از اعراب دارد، آیا امكان دارد وقتی یك دختر به اصطلاح تیر خورده، روی پای دو نفر در عقب یك خودرو دراز كشیده از پشت به وی گلوله ای زد كه از كتف به سمت پهلو برود!
واقعا از شاهكار برخی دوستان و تصورات راكی رمبویی تاثیر گرفته از روحیه حادثه خیز جوانی و متاثر از سینمای هالیوود بیش از این توقعی نمی رود، ولی اهل فن به خوبی می دانند فردی كه به پشت دراز كشیده، چگونه تیم قتل به تعبیر كلیپ ساز موبایلی از بالا گلوله ای را به سمت پهلو شلیك كردند و بعد ندا را در ماشین به قتل رساندند".
وی همچنین در ادامه گفت: "بسیار جای تعجب و تاسف دارد كه حاضریم وقت صرف كنیم برای توهماتی كه فقط در ذهن انسان بیماری رشد كرده و ذهن بیماری كه توانسته از تصاویر رقت آور و دردناك كشته شدن و جان دادن یك انسان به زیبایی دختر خانم پی برده و البته تشخیص دهد وی دانشجو هم بوده است؟
تصاویر دردناكی كه خواب و خوراك را از بسیاری از مردم جهان گرفت و ناله دل هزاران انسان از چشم های پرسشگری كه ثانیه های پایانی زندگی خودش را از دیگران جستجو می كرد، دنیایی را به لرزه درآورد".
این مستندساز در ادامه گفت: "روزگاری شاگردی یكی از چهره های مستندساز دفاع مقدس را می كردم و ایشان بارها تاكید می كرد، هرگز حاضر نشو برای سلیقه خودت با واقعیت بازی كنی! خوشحالم امروز كسانی داعیه دار ارزشها شده اند و به ملت توهین و تحقیر می كنند كه حاضرند برای منافع شخصی و سلیقه فردی خودشان هر واقعیتی را كتمان كنند".
آیا چیزی در دست ندا هست كه با چنین دقتی خون را به صورت وی بریزد؟
وی در پایان گفت: "این دوستان دست كم به گفته های مستندساز سیاسی صداوسیما آقای طالب زاده دقت كنند كه حداقل به خاطر روح مستند سازی حاضر نشد در برنامه زنده تلویزیونی رو به فردا حقیقت را كتمان كند و به همین دلیل میكروفن او را قطع كردند! مستندسازی هر عیبی داشته باشد، تنها حسن آن این است كه دروغگویی در آن جایی ندارد"!
هر چند تهمت ها و نسبت هایی ناروایی در این كلیپ موبایلی به افراد زنده و درگذشته وارد شده، اما در روزگاری كه هدف وسیله را برای رسیدن به كامروایی سیاسی توجیه می كند، عجیب نیست !
Things you can do from here:
- Subscribe to آينده نيوز using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر